کاربرد تکنولوژی چند پارامتری در بیماری های خود ایمن سیستمیک
کاربرد تکنولوژی چند پارامتری در بیماری های خود ایمن سیستمیک بسیار زیاد است . اجماع بین المللی برای تشخیص آنکا، غربالگری با روش IIF روی نوتروفیل های فیکس شده با اتانول را برای AAV توصیه می نماید و در صورت مثبت بودن آزمایش آنتی ژن- اختصاصی برای میلوپراکسیداز (MPO) و پروتئیناز 3(PR3) در ادامه توصیه شده است.
اگرچه بدلیل پیشرفت آزمون های آنتی ژن- اختصاصی، نیاز به غربالگری توسط روش IIF مورد بحث می باشد، روش IIF چند پارامتری مواد سلولی و آنتی ژن – اختصاصی را با هم تلفیق کرده و بنابر این توصیه مجمع بین المللی نیز رعایت می گردد. پیشرفت های بدست آمده در تعیین آنکای MPO و PR3 بطور اولیه براساس روش مورد استفاده در پوشش دار کردن آنتی ژن در فاز جامد می باشد. اثبات شده است که اتصال آنتی ژن از طریق جذب آنتی بادی مونوکلونال (ایمونواسی های نسل دوم) یا از طریق لینک پپتیدی (ایمونواسی های نسل سوم) بهتر از پوشش دار کردن مستقیم آنتی ژن (ایمونواسی های نسل اول) می باشند. بطور جالب توجهی، هیچ یک از آزمون های چند پارامتری موجود، متد نسل دوم یا سوم را استفاده نمی کنند. از آنجاییکه AAV ممکن است با تظاهرات بالینی متداخل با سندرم گودپاسچر ظاهر گردد (گلومرولونفریت پیشرونده سریع و یا آلوئولار هموراژی)، تعیین همزمان آنتی بادی ها علیه غشاء پایه گلومرول (GBM) می تواند بکار گرفته شود. بنابر این بیشتر آزمون های چند پارامتری آنتی بادی های خودایمن علیه هر سه آنتی ژن MPO، PR3 و GBM را تعیین می نمایند. از آنجایی که نشانه های بالینی برای آزمایش آنکا بسیار وسیع تر از آنها در آزمایش آنتی GBM می باشد، این سوال مطرح می گردد که آیا از نظر هزینه به صرفه است یا خیر، به خصوص در مواقعی که تعیین آنتی بادی خود ایمن برای پیگیری بیماری ها انجام می گیرد. اما تعیین همزمان، بخصوص زمانی که بیماری به سرعت در حال پیشرفت است و خطر مرگ یا از دست دادن دائمی عضو وجود دارد و زمان کمی برای بدست آمدن نتیجه وجود دارد می تواند تعیین کننده و مفید باشد. برای اهداف تشخیصی، مقادیر کمی آنتی بادی های خود ایمن از اهمیت کمتری برخوردار می باشند، اما در پیگیری بیماری می توانند موثر باشند.
بیماری های SARD گروهی از بیماری های روماتوئیدی هستند که ممکن است تظاهرات بالینی متداخل با یکدیگر، به خصوص در شروع بیماری، داشته باشند. بنابر این، تعیین هویت آنتی بادی های خود ایمن علیه آنتی ژن- اختصاصی می تواند در تشخیص تمایزی مفید باشد. بیماری های SARD شامل موارد زیر می باشند: لوپوس اریتماتوز سیستمیک (SLE)، سندرم شوگرن (SS)، اسکلروز سیستمیک (SSc)، میوپاتی ایدیوپاتیک التهابی (IIM)، و بیماری های بافت پیوندی مختلط (MCTD). روش IIF بر روی سلول های HEp-2 همچنان روش انتخابی به عنوان آزمون غربالگری برای ANA می باشد. همانند AAV، درمورد SARD نیز بحث هایی مبنی بر اینکه آیا روش IIF روش انتخابی ایده آل برای تمامی انواع آنها است یا خیر وجود دارد. خصوصاً، در مراقبت های اولیه، احتمال بروز کم SARD همراه با اختصاصیت کم روش IIF برای ANA ممکن است مانع از تفسیر بالینی مناسب از نتایج مثبت گردد. علاوه براین، برای IIM حساسیت تعیین ANA توسط روش IIF محدود می باشد و بدلیل کشف سایر آنتی ژن های چندگانه (جدول 1 و 2)، استفاده از آزمون چند پارامتری برای IIM به نظر مناسب می رسد. به همین دلیل آزمایش تشخیصی برای IIM نباید در دسته الگوریتم آزمایشات بیماری های SARD قرار گیرد. اما، این موضوع نیازمند تشخیص بالینی زودرس IIM بعنوان یک مورد جداگانه و در نتیجه همکاری نزدیک بین متخصص بالینی و متخصصین آزمایشگاهی می باشد. تعیین ANA بوسیله روش IIF برای SS جزو جدیدترین قسمت از خصوصیات طبقه بندی بوده اما برای تعیین آنتی بادی های anti-SSA ایده آل نمی باشد. آزمون چند پارامتری سیتو بید این نقص را بوسیله تلفیق مواد سلولی و آنتی ژن- اختصاصی جبران و برطرف می سازد. بطور کلی، آزمون های چند پارامتری بعنوان قدم دوم یا حتی سوم در الگوریتم آزمایشی بیماری های SARD بکار می رود. به دنبال نتیجه مثبت ANA با روش IIF، آزمون های چند پارامتری شناسایی مستقیم آنتی بادی های آنتی ژن- اختصاصی را ممکن می سازند. از آنجایی که تمامی آنتی ژن های بالقوه ANA شناسایی نشده اند، یک آزمون غربالگری با استفاده از مخلوطی از ENA چندگانه ممکن است در این میان کمک کننده باشد. به خصوص، ALBIA کاربرد همزمان غربالگری ENA و شناسایی ENA را ممکن می سازد. در بعضی آزمایشگاه ها، شناسایی ENA در یک آزمون مستقل (اختصاصی تکی) انجام می شود. در این الگوریتم ها، ترکیب آنتی ژن های خود ایمن مرتبط با SARD، که در آزمون های چند پارامتری وجود دارند، از اهمیت زیادی برخوردار است. همانطور که قبلاً نیز بحث شد، آنتی ژن های خود ایمن مرتبط با IIM از اهمیت کمی برخوردارند زیرا تنها با وجود Jo-1 تعیین آنتی بادی های خودایمن برای IIM به اندازه کافی پوشش داده می شود. بعضی آزمون های چندپارامتری SARD ، آنتی ژن های خود ایمن چندگانه مرتبط با IIM را شامل می شوند اما بدلیل آمار پایین IIM این راه ممکن است به صرفه نبوده و اختصاصیت آزمون را کاهش دهد. برای سایر بیماری های SARD، آزمون های چند پارامتری ارزش بیشتری دارند تا زمانی که لیست آنتی ژن های خود ایمن بطور کامل پوشش داده شوند. خصوصیات طبقه بندی برای SLE بر اساس آنتی بادی ها علیه dsDNA و Sm(D) می باشند. اما آزمون های فاز جامد برای آنتی بادی های علیه dsDNA بعنوان اولین انتخاب در نظر گرفته نمی شوند. اگرچه در SLE تنوع زیادی از آنتی بادی های خود ایمن دخیل می باشند، اغلب این آنتی بادی های خود ایمن از لحاظ بالینی ارزشی ندارند. آنتی بادی های خود ایمن دیگری که از لحاظ بالینی مهم می باشند علیه نوکلئوزوم و پروتئین P ریبوزومی (RibP) می باشند. تعیین آنتی بادی های anti-PCNA بطور قوی مرتبط با SLE در نظر گرفته میشوند، اما اخیراً به نظر می رسد این ارتباط بسیار محدود است. یک آنتی ژن که در آزمون های چند پارامتری مرتبط با SARD همواره دیده نمی شود C1q می باشد. آنتی بادی های anti-C1q در SLE نشانه لوپوس نفریتی می باشد. اما آزمایش برای آنتی بادی های anti-C1q نیازمند شرایط خاص برای جلوگیری از اتصال کمپلکس های ایمنی شناور و یا ترکیبات ایمونوگلوبولین است. ﺗﻌﻴﻴﻦ ﺁﻧﺘﻲ ﺑﺎﺩﻱ ﻫﺎﻱ anti-SSA ﺑﺮاﻱ ﺗﺸﺨﻴﺺ ﻟﻮﭘﻮﺱ اﺭﻳﺘﻤﺎﺗﻮﺯ ﺩﻳﺴﻜﻮئید ﻣﺰﻣﻦ ﻛﻤﻚ ﻛﻨﻨﺪﻩ می باﺷﺪ. ﺩﺭ ﻣﻮﺭﺩ MCTD ﺗﻴﺘﺮ ﺑﺎﻻﻱ ﺁﻧﺘﻲ ﺑﺎدی ﻫﺎﻱ anti-RNP ﻣﺸﺨﺼﻪ ﺑﻴﻤﺎﺭی است. اﻳﻦ ﻣﻮﺿﻮﻉ ﻧﻴﺎﺯﻣﻨﺪ ﺗﻌﻴﻴﻦ ﻧﻴﻤﻪ ﻛﻣﻲ ﺁﻧﺘﻲ ﺑﺎﺩﻱ ﻫﺎﻱ anti-RNP می باشد. ﻋﻼﻭﻩ ﺑﺮاﻳﻦ، اﺯ ﺁﻧﺠﺎیی که ﺁﻧﺘﻲ ﺑﺎﺩﻱ ﻫﺎﻱ anti-RNP ﻣﻤﻜﻦ اﺳﺖ ﻋﻠﻴﻪ اﺟﺰاﻱ ﺧﺎﺹ ﻛﻤﭙﻠﻜﺲ RNP/Sm ﺑﺎﺷﺪ، ﺗﺼﻤﻴﻢ ﮔﻴﺮﻱ ﻧﻬﺎﻳﻲ ﺑﺮاﻱ ﺗﻔﺴﻴﺮ ﺻﺤﻴﺢ، در صورتی که اﻳﻦ اﺟﺰا ﺑﻂﻮﺭ ﺟﺪاﮔﺎﻧﻪ ﺩﺭ ﺁﺯﻣﻮﻥ ﭼﻨﺪ ﭘﺎﺭاﻣﺘﺮﻱ ﻭﺟﻮﺩ ﺩاﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻨﺪ ﺑﺎﻳﺪ ﺑﺮاﺳﺎﺱ ﻧﻤﻮﺩاﺭ ﺩﺭﺧﺘﻲ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺷﻮﺩ. ﺧﺼﻮﺻﻴاﺕ ﻃﺒﻘﻪ ﺑﻨﺪﻱ ﺑﺮاﻱ اﺳﻜﻠﺮﻭﺯان ﺳﻴﺴﺘﻤﻴﻚ اﺧﻴﺮاً ﺑﺮﻭﺯﺭﺳﺎﻧﻲ ﺷﺪﻩ اﺳﺖ. ﻋﻼﻭﻩ ﺑﺮ ﺁﻧﺘﻲ ﺑﺎﺩﻱ ﻫﺎی ﻋﻠﻴﻪ CENP-B و ﺗﻮﭘﻮاﻳﺰﻭﻣﺮاز 1 (Scl-70) ،ﺁﻧﺘﻲ ﺑﺎﺩﻱ ﻫﺎﻱ ﺧﻮﺩاﻳﻤﻦ ﻋﻠﻴﻪ RNA ﭘﻠﻴﻤﺮاﺯ 3 ﺭا ﻧﻴﺰ ﺷﺎﻣﻞ می گردد. اﮔﺮﭼﻪ اﺿﺎﻓﻪ ﺷﺪﻥ اﻳﻦ ﺁﻧﺘﻲ ﺑﺎﺩﻱ ﺑﺤﺚ ﺑﺮاﻧﮕﻴﺰ ﺑﻮﺩﻩ اﺳﺖ، ﺧﺼﻮﺻﻴﺖ ﺁﻥ ﺑﺎﻋﺚ ﮔﻨﺠﺎﻧﺪﻩ ﺷﺪن اﻳﻦ ﺁﻧﺘﻲ ﺑﺎﺩﻱ ﻫﺎﻱ ﺧﻮﺩ اﻳﻤﻦ ﺩﺭ اﻟﮕﻮﺭﻳﺘﻢ ﺁﺯﻣﺎﻳﺸﺎﺕ ﮔﺮﺩﻳﺪﻩ اﺳﺖ. اﺯ ﺁﻧﺠﺎیی که ﺑﻴﺸﺘﺮ ﺁﺯﻣﻮن هاﻱ ﭼﻨﺪ ﭘﺎﺭاﻣﺘﺮﻱ ﺑﺮاﻱ SARD ﻫﻨﻮﺯ RNA ﭘﻠﻴﻤﺮاﺯ 3 ﺭا وارد ﻧﻨﻤﻮﺩﻩ اﻧﺪ، ﺭﻭش های ﻣﺨﺘﻠﻒ ﺑﺮاﻱ ﺗﻌﻴﻴﻦ اﺧﺘﺼﺎﺻﻲ ﺁﻧﺘﻲ ﺑﺎﺩﻱ ﻫﺎﻱ ﺧﻮﺩاﻳﻤﻦ ﻋﻠﻴﻪ RNA ﭘﻠﻴﻤﺮاﺯ 3 ﺭا می توان ﺩﺭﻧﻆﺮ ﮔﺮﻓﺖ. اﺯ ﺳﻮﻱ ﺩﻳﮕﺮ، ﻣﺸﺎﺑﻪ ﺭﻭﺵ ﻛﺎﺭﺑﺮﺩﻱ ﺑﺮاﻱ IIM، ﻳﻚ ﺁﺯﻣﻮﻥ ﭼﻨﺪ ﭘﺎﺭاﻣﺘﺮﻱ ﺑﺮاﻱ ﺗﻤﺎﻣﻲ ﻓﻬﺮﺳﺖ ﺁﻧﺘﻲ ﺑﺎﺩﻱ ﻫﺎﻱ ﻣﺮﺗﺒﻄ ﺑﺎ SSc (ﺟﺪﻭﻝ 1 و 2) می تواند ﺑﻜﺎﺭﮔﺮﻓﺘﻪ ﺷﻮﺩ. به عنوان ﺟﻤﻊ ﺑﻨﺪﻱ، اﻟﮕﻮﺭﻳﺘﻢ ﺁﺯﻣﺎﻳﺸﺎﺕ ﻣﺨﺘﻠﻒ ﺑﺮاﻱ SARD ﺩﺭ ﻋﻜﺲ 2 ﻧﺸﺎﻥ ﺩاﺩﻩ ﺷﺪﻩ اﺳﺖ.
عکس 2. الگوریتم آزمایش برای بیماری های روماتوئیدی خود ایمن سیستمیک.
Abbreviations: ANA, antinuclear antibodies; ENA, extractable nuclear antigens; IIF, indirect immunofluorescence; IIM, idiopathic inflammatory myopathies; MCTD, mixed connective tissue disease; SARD, systemic autoimmune rheumatic diseases; SjS, Sjögren’s syndrome; SLE, systemic lupus erythematosus; SSc, systemic sclerosis.
ﺧﺼﻮﺻﻴﺎﺕ ﻃﺒﻘﻪ ﺑﻨﺪﻱ ﺑﺮاﻱ APS ﺷﺎﻣﻞ ﺩﻭ ﺩﺳﺘﻪ ﺁﻧﺘﻲ ﺑﺎﺩﻱ ﺧﻮﺩ اﻳﻤﻦ می باشد، ﺁﻧﺘﻲ ﻛﺎﺭﺩﻳﻮﻟﻴﭙﻴﻦ (aCLA) و ﺁﻧﺘﻲ ﺑﺘﺎ 2 ﮔﻠﻴﻜﻮﭘﺮﻭﺗﻴﻴﻦ (β2-GPI) ﻛﻪ ﺗﻮﺳﻄ اﻳﻤﻮﻧﻮاﺳﻲ ﻫﺎﻱ ﺭاﻳﺞ ﺗﻌﻴﻴﻦ می گردند. ﺁﻧﺘﻲ ﺑﺎﺩﻱ ﺧﻮﺩاﻳﻣﻦ ﺳﻮﻡ, ﻟﻮﭘﻮﺱ ﺁﻧﺘﻲ ﻛﻮﺁﮔﻮﻻﻧﺖ (LAC), ﺩﺭ ﻳﻚ ﺁﺯﻣﻮﻥ اﻧﻌﻘﺎﺩﻱ ﭼﻨﺪ ﻣﺮﺣﻠﻪ اﻱ ﺗﻌﻴﻴﻦ میﮔﺮﺩﺩ. ﺁﻧﺘﻲ ﺑﺎﺩﻱ ﻫﺎﻱ aCLA و anti- β2-GPI، ﺑﻌﻨﻮان ﺟﺰﻳﻲ اﺯ ﺧﺼﻮﺻﻴﺎﺕ APS، ﺷﺎﻣﻞ اﻳﺰﻭﺗﻮﭖ ﻫﺎﻱ IgM و IgG می باشند. اﺯ آنجایی که ﻳﻚ ﻫﻢ ﭘﻮﺷﺎﻧﻲ ﻗﻮﻱ ﺑﻴﻦ APS و SLE ﻭﺟﻮﺩ ﺩاﺭﺩ، اﻳﻦ ﺁﻧﺘﻲ ﺑﺎﺩﻱ ﻫﺎ ﻧﻴﺰ ﺟﺰﻳﻲ اﺯ ﺧﺼﻮﺻﻴﺎﺕ ﻃﺒﻘﻪ ﺑﻨﺪﻱ ﺑﺮاﻱ SLE به شمار ﻣﻲ ﺁﻳﻨﺪ. اﻣﺎ، ﺩﺭ ﺧﺼﻮﺻﻴﺎﺕ تعریف شده SLICC2 اﻳﺰﻭﺗﻮﭖ IgA به عنوان اﻳﺰﻭﺗﻮﭖ ﻣﺮﺑﻮﻃﻪ ﻣﺤﺴﻮﺏ می گردد. ﻏﺮﺑﺎﻟﮕﺮﻱ ﺑﺎ ﻳﻚ ﻛﻮﻧﮋﻭگه ﻛﻠﻲ اﻳﻤﻮﻧﻮﮔﻠﻮﺑﻮﻟﻴﻦ و ﺩﺭ ﺻﻮﺭﺕ ﻣﺜﺒﺖ ﺑﻮﺩﻥ، ﺁﺯﻣﺎﻳﺶ ﻣﺮﺣﻠﻪ ﺩﻭﻡ ﺑﺮاﻱ اﻳﺰﻭﺗﻮﭖ ﻫﺎﻱ اﺧﺘﺼﺎﺻﻲ ﻣﻤﻜﻦ اﺳﺖ ﻳﻚ ﺭﻭﺵ ﺟﺎﻳﮕﺰﻳﻦ ﻣﻨﺎﺳﺐ ﺑﺎﺷﺪ. ﻫﻤﺎﻧﻂﻮﺭ ﻛﻪ ﺫﻛﺮ ﮔﺮﺩﻳﺪ، ﺁﺯﻣﻮﻥ ﭼﻨﺪ ﭘﺎﺭاﻣﺘﺮﻱ ﻛﻪ ﻗﺎﺩﺭ ﺑﻪ ﺗﻌﻴﻴﻦ ﺗﻤﺎﻳﺰی ایزوتوپ های ﺧﺎﺹ اﺳﺖ اﻳﺪﻩ ﺁﻝ می باشد اﻣﺎ ﻫﻨﻮﺯ ﺩﺭ ﺩﺳﺘﺮﺱ ﻧﻴﺴﺖ. ﺩﺭ ﺗﺤﻘﻴﻘﺎﺕ ﺑﻌﺪﻱ ﺑﺮاﻱ ﺳﺎﻳﺮ ﺁﻧﺘﻲ ﮊﻥ ﻫﺎﻱ ﺧﻮﺩ اﻳﻤﻦ ﺩﺭ APS، ﻓﺴﻔﻮﻟﻴﭙﻴﺪﻫﺎﻱ ﺑﺎ ﺑﺎﺭ ﻣﻧﻔﻲ ﭼﻨﺪﮔﺎﻧﻪ ﻛﻪ ﺑﺎ ﻛﻮﻓﺎﻛﺘﻮﺭﻫﺎﻱ ﻣﺮﺗﺒﻄ ﺑﺎ اﻧﻌﻘﺎﺩ ﺗﻠﻔﻴﻖ ﺷﺪﻩ اﻧﺪ ﺷﻨﺎﺳﺎﻳﻲ ﺷﺪﻩ اﻧﺪ. اﻳﻦ ﺁﻧﺘﻲ ﺑﺎﺩﻱ ﻫﺎﻱ ﺧﻮﺩاﻳﻤﻦ می توانند ﺩﺭ LIA/DIA ﺁﺯﻣﺎﻳﺶ ﮔﺮﺩﻧﺪ، اﻣﺎ اﻳﻦ ﺁﺯﻣﺎﻳﺸﺎﺕ ﺗﻨﻬﺎ ﺩاﺭاﻱ ﻧﺘﺎﻳﺞ ﻛﻴﻔﻲ است. اﺯ آنجایی که ﺧﺼﻮﺻﻴﺎﺕ ﻃﺒﻘﻪ ﺑﻨﺪﻱ APS ﻣﺴﺘﻠﺰﻡ اﻳﻦ اﺳﺖ ﻛﻪ ﺗﻴﺘﺮ ﻫاﻱ ﺁﻧﺘﻲ ﺑﺎﺩﻱ ﻫﺎﻱ ﺧﻮﺩ اﻳﻤﻦ ﺑﺎﻻﻱ 99 ﺩﺭﺻﺪ ﺟﻤﻌﻴﺖ ﺳﺎﻟﻢ ﻛﻨﺘﺮﻝ ﺑﺎﺷﺪ، ﻛﻨﺘﺮﻝ ﻛﺎﺕ ﺁﻑ LIA/DIA ﺑﺎﻳﺪ اﻳﻦ ﭼﻨﻴﻦ ﺗﻨﻆﻴﻢ ﮔﺮﺩﺩ. ﺗﻔﺴﻴﺮ ﺻﺤﻴﺢ ﺑﺎﻟﻴﻨﻲ ﻧﺘﺎﻳﺞ ﺑﺪﺳﺖ ﺁﻣﺪﻩ ﺩﺭ اﻳﻦ ﺁﺯﻣﻮﻥ ﻫاﻱ ﭼﻨﺪ ﭘﺎﺭاﻣﺘﺮﻱ ﺑﺮاﻱ APS ﻫﻤﭽﻨﺎﻥ ﺗﺤﺖ ﭼﺎﻟﺶ ﺑﺎﻗﻲ مانده است.
ﺗﺸﺨﻴﺺ ﻫﺎﻱ ﺁﻧﺘﻲ ﺑﺎﺩﻱ ﻫﺎﻱ ﭼﻨﺪﭘﺎﺭاﻣﺘﺮﻱ ﺩﺭ ﺑﻴﻤﺎﺭﻱ ﻫﺎﻱ ﻭاﺑﺴﺘﻪ ﺑﻪ ﻋﻀﻮ
ﻋﻼﻭﻩ ﺑﺮ ﺑﻴﻤﺎﺭﻱ ﻫﺎﻱ ﺧﻮﺩ اﻳﻤﻦ ﺳﻴﺴﺘﻤﻴﻚ، ﺗﺸﺨﻴﺺ بیماری های ﺧﻮﺩ اﻳﻤﻦ ﻭاﺑﺴﺘﻪ ﺑﻪ ﻋﻀﻮﻧﻴﺰ ﺗﻮﺳﻄ ﻫﺎﻱ ﺁﻧﺘﻲ ﺑﺎﺩﻱ ﻫﺎﻱ ﺧﻮﺩ اﻳﻤﻦ ﭼﻨﺪ ﭘﺎﺭاﻣﺘﺮﻱ به نظر مناسب ﻣﻲ ﺭﺳﻨﺪ (ﺟﺪﻭﻝ 2). ﺭﻭﺵ IIF ﺭﻭﻱ ﻗﻂﻌﺎﺕ ﺑﺎﻓﺖ و ﻳﺎ ﺳﻠﻮﻝ، ﻫمچنان ﺭﻭﺵ اﻧﺘﺨﺎﺑﻲ ﻏﺮﺑﺎﻟﮕﺮﻱ می باشد ﺯﻳﺮا ﻗﺎﺩﺭ ﺑﻪ اﺭﺯﻳﺎﺑﻲ ﺣﻀﻮﺭ ﻳﺎ ﻋﺪﻡ ﺣﻀﻮﺭ ﺁﻧﺘﻲ ﺑﺎﺩﻱ ﻫﺎﻱ ﺧﻮﺩ اﻳﻤﻦ ﺧﺎﺹ ﻋﻠﻴﻪ پروتئین ﻫﺎﻱ ﻃﺒﻴﻌﻲ ﻳﺎ ﻛﻤﭙﻠﻜﺲ ﻫﺎﻱ ﻣﻮﻟﺘﻲ ﻣﺮﻳﻚ است. در صورت مثبت بودن نتیجه، آزمایشاتی با روش چند پارامتری برای تایید اختصاصیت آنتی ژن- آنتی بادی های خود ایمن ممکن است به کار گرفته شود. همچنین در مورد بیماری های خودایمن وابسته به عضو تلفیق روش IIF روی بافت / سلول و آنالیز آنتی ژن اختصاصی امروزه در دسترس می باشد.
چندین بیماری خودایمن که دستگاه گوارش را درگیر می نمایند با تعیین آنتی بادی روش چند پارامتری مورد ارزیابی قرار می گیرند. این بیماری ها شامل موارد زیر می باشند: گاستریت خود ایمن (AIG)، کم خونی پرنیشیوز (PA)، هپاتیت خود ایمن (AIH)، سیروز اولیه کبد (PBC)، و بیماری سیلیاک . تا این زمان، آنتی بادی های خود ایمن مربوطه بوسیله روش IIF روی بافت ها از جمله معده، کبد، کلیه، و مری تعیین می شدند. حداقل در مورد بیماری سیلیاک ، شناسایی اتو آنتی ژن های مربوطه روش تشخیصی تعیین آنتی بادی خود ایمن را تغییر داده است. غربالگری برای آنتی بادی های خود ایمن باید توسط تعیین این آنتی بادی ها از کلاس IgA علیه ترانسگلوتامیناز بافتی (tTG) شروع گردد، و نتایج مثبت با رنگ آمیزی اندومیزیال بافت مری بوسیله روش IIF تایید گردند. تکنولوژی چند پارامتری برای بیماری سیلیاک تنها زمانی کاربرد دارد که آنتی بادی های خود ایمن اضافی، همچون آنتی بادی آنتی گلیادین دی آمیدیت شده، وجود داشته باشد. از آنجایی که کمبود IgA در بیماری سیلیاک بسیار شایع است، بسیاری از آزمایشگاه ها آزمایش IgA tTG را با IgG tTG تلفیق می نمایند. همانطور که قبلاً ذکر شد آزمون های چند پارامتری هنوز اجازه استفاده از مواد ایزوتوپی اختصاصی را بطور همزمان نمی دهند. همچنین آنتی ژن های خود ایمن مناسب مرتبط با AIG، AIH و PBC شناسایی شده اند. با این حال، در بسیاری از آزمایشگاه ها، روش IIF روی بلوک های بافت ( معده، کبد، و کلیه) همچنان روش غربالگری ارجح برای این آنتی بادی های خود ایمن می باشد. امتیاز آن این است که آنتی بادی های خودایمن خاص در یک آزمون شناسایی می شوند. از طرف دیگر، بعنوان مثال حضور آنتی بادی های علیه میتوکندری (AMA) ممکن است وجود آنتی بادی های علیه سلول های پریتال (APCA) را بپوشاند. علاوه بر این، اگر بیماری بطور مثال مظنون به PBC باشد، و روش IIF بطور تصادفی وجود APCA را آشکار نماید ، تکنیسین باید تصمیم بگیرد که آیا این نتیجه را نادیده بگیرد و یا گزارش کند. امروزه، چندین آزمون چند پارامتری خاص برای این بیماری ها در دسترس قرار گرفته اند. روش LIA/DIA تعیین واضح آنتی بادی های خود ایمن علیه آنتی ژن های مرتبط را ممکن می سازد در حالی که وجود بیماری های خاص همچون AIG/PA و AIH/PBC با آزمون های جداگانه مشخص می گردد. محدودیت این آزمون قابل دسترس بودن محدود F-actin ، اتو آنتی ژن اصلی که در تیپ 1 AIH تشخیص داده می شود، و ظهور رنگ آمیزی سلول عضله مخطط بوسیله روش IIF می باشد. علاوه بر این، معیارهای تشخیصی برای AIH به حضور آنتی بادی های خود ایمن مبتنی بر تیتر حاصل از روش IIF بستگی دارد. همچنین بیانیه توافقی از کمیته سرولوژی گروه بین المللی هپاتیت خود ایمن بیان می کند که روش اصلی برای آزمایش روتین آنتی بادی های خود ایمن مرتبط با AIH، روش IIF روی ماده زمینه ای چند عضوی، شامل کلیه، کبد، و معده می باشد. اما آزمون IIF چند پارامتری، که شامل تلفیق ماده زمینه ای چند عضوی با ماده زمینه ای آنتی ژن اختصاصی ، در حال توسعه می باشد.
با توجه به بیماری های خود ایمنی عصبی، دهه گذشته بسیاری از ویژگی های جدید آنتی ژن های خود ایمن را نشان داده است. این موضوع هم در مورد سندرم عصبی پارانئوپلاستیک (PNS) و هم در مورد آنسفالیت های خودایمن صدق می کند (جدول 2). بنابر این، آزمون های چند پارامتری آنتی بادی های خود ایمن برای تشخیص این بیماری های تعیین کننده می باشند. در مورد PNS ، غربالگری برای وجود آنتی بادی مرتبط را می توان توسط روش IIF روی بافت مخچه انجام داد. از آنجایی که تشخیص تمامی الگوهای رنگ آمیزی شده مرتبط مشکل می باشد، روش LIA/DIA چندپارامتری اغلب به موازات آن انجام می پذیرد. همین روش برای آنسفالیت های خودایمن نیز توصیه می گردد: روش IIF روی بافت هیپوکامپوس به همراه تشخیص چند پارامتری واکنش آنتی بادی خود ایمن. اتو آنتی ژن ها صرفاً گیرنده های غشایی هستند. روش انتخابی آزمون IIF اساس سلولی می باشد. ترانسفکت کردن سلول های یوکاریوت با DNA مربوطه، تشخیص چندین آنتی بادی خود ایمن را بطور همزمان در یک بیوچیپ مقدور می سازد. سرانجام، آزمون های چندپارامتری مناسب ترین روش تعیین آنتی بادی های خود ایمن علیه انواع مشخص گانگلیوزیدها برای تشخیص GBS/MFS هستند. پس از آن، این آنتی بادی های خودایمن آنتی گانگلیوزید، باید از لحاظ ایزوتوپ IgG و IgM بطور جداگانه مورد آنالیز قرار گیرند.
آخرین بیماری خودایمن وابسته به عضو که از آزمایشات چندپارامتری سود میبرد، طیفی از بیماری های تاولی پوستی را شامل می گردد. تعیین آنتی بادی های خود ایمن متصل به بافت یا شناور علیه اجزای ساختمانی که اتصال سلول به سلول و سلول به ماتریکس را فراهم می آورند برای تشخیص این بیماری ها اساسی می باشد. تلفیق غربالگری روی بافت هایی همانند مری و یا salt-split skin با تشخیص مواد آنتی ژن- اختصاصی باعث تعیین مناسب آنتی بادی های خود ایمن مربوطه می گردد. آنتی ژن ها می توانند در معرض سلول های ترانسفکت شده باشند، یعنی آزمون cell-based ، یا بعنوان آنتی ژن نقطه ای همگی در یک روش IIF بیوچیپ تلفیق گردند. اما انواع درماتیت هرپتی فرمیس زیر گروه بیماری سیلیاک محسوب شده و بنابراین الگوریتم تشخیصی برای تعیین آنتی بادی های خود ایمن در بیماری سیلیاک برای آن مناسب ترین می باشد.
محدودیت های روش چند پارامتری تشخیص اتوآنتی بادی
اصلی ترین مشکل در رابطه با ایمونواسی های چند پارامتری ترکیب فهرست آنتی ژن های خود ایمن در آزمون می باشد. برای جلوگیری از یافته های تصادفی ناخواسته، فهرست اتو آنتی ژن ها باید محدود به یک بیماری تکی یا تلفیقی از بیماری هایی که از لحاظ بالینی مرتبط هستند باشد. تا آنجا که معیارهای تشخیصی و / یا طبقه بندی وجود دارد، حداقل آنتی بادی های خود ایمن موجود در این معیارها باید در آزمون تشخیص داده شود. این اشاره بر این دارد که آزمون های چند پارامتری برای SSc به CENP-B و توپوایزومراز 1 محدود نگردند، بلکه شامل RNA پلیمراز 3 نیز بشوند. ثانیاً، باید این تصمیم گیری انجام شود که آیا آزمون باید فقط قادر به تعیین شایع ترین آنتی بادی های خود ایمن باشد یا تمامی لیست اتو آنتی ژن ها شناسایی شوند. اگر تصمیم به انتخاب شایعترین آنتی بادی های خود ایمن گرفته شود، یک آزمون چند پارامتری از ارزش کمی برخوردار است در صورتی که همه آنتی ژن های مرتبط در دسترس نباشند. خصوصاً، در بسیاری از تکنیک های LIA/DIA برای AIH/PBC، F-actin وجود ندارد و بنابر این هنوز نیازمند جایگزینی آزمایش با روش های دیگر می باشد. علاوه براین، در اولین انتخاب بیماران SSc، متخصصین باید آگاه باشند که بیماری مورد ظن ممکن است با جواب منفی رد نگردد، درحالیکه انتخاب دوم خطر نتایج مثبت کاذب را افزایش می دهد. بطور واضح، اختصاصیت ایمونواسی چند پارامتری با تعداد اتو آنتی ژن هایی که در آزمون موجود می باشند کاهش می یابد. با وجود طیف در حال رشد آنتی بادی های خود ایمن شناسایی شده در بعضی بیماری ها، مثلاً در بیماری های خودایمن عصبی، یک چالش واقعی برای شرکت های تشخیصی این است که بتوانند با تمام پیشرفت های جدید و همچنین حفظ کیفیت مطلوب سیستم های آزمایش همراه باشند. خصوصاً اگراختصاصیت بسیار کم آنتی بادی های خود ایمن در نظر گرفته شود، تضمین کیفیت قابل اطمینان ممکن است دشوار باشد. یک مثال تعیین آنتی بادی های خود ایمن علیه گیرنده PDGF در SSc می باشد. مطابق اولین توصیفات در مورد این آنتی بادی خود ایمن، تقریباً همه بیماران دچار SSc در یک آزمون کاربردی باید مثبت باشند. تلفیق این آنتی ژن در Euroimmun SSc LIA فقط در 1% بیماران دچار SSc نتایج مثبت نشان داد. سوالی که در اینجا باید پرسیده شود این است که آیا اپی توپ آنتی ژنیک مربوطه به میزان کافی درSSc LIA بیان می شود و آیا این آنتی بادی های خود ایمن تنها در آزمون های کاربردی تشخیص داده می شوند؟ همچنین برای متخصصین آزمایشگاهی، ایمونواسی های چند پارامتری که شامل آنتی ژن های شناسایی شده بوسیله آنتی بادی های خود ایمن کمتر شایع هستند، چالش برانگیز می باشد. مقررات برای معتبر سازی آزمایشگاه، مثل قانون ISO15189، تایید اعتبار دقیق و کامل آزمایشهای تشخیصی و شرکت در کنترل کیفی خارجی را الزامی می نماید. به منظور اعتبارسنجی مناسب، نمونه های سرم کافی دارای آنتی بادی های خودایمن مرتبط اغلب وجود ندارند و برنامه کنترل کیفی خارجی، اغلب به دلایل منطقی، روی شایع ترین آنتی بادی های خودایمن متمرکز می شوند. به همین ترتیب، جالب است که آزمون های چند پارامتری انعطاف پذیر شروع به وارد شدن به بازار نموده اند. آزمایش Blue Diver Combi (D-tek, Mons, Belgium) یک آزمایش قابل تغییر است که تا 6 آنتی ژن را روی یک استریپ برای DIA مجتمع می سازد. ترکیب بیوچیپ (یوروایمیون) نیز با اینکه تغییر پذیری کمتری دارد می تواند جزء این دسته باشد. در آخر، متخصصین آزمایشگاهی برای ادغام و تفسیر صحیح آزمون های چندپارامتری در آزمایشگاه خودایمنی مسئول می باشند. اگر واکنش پذیری علیه دو جزء مرتبط، بعنوان مثال PM/Scl-75 و PM/Scl-100 ، یا RNA polymerase III RP11 یا RP155 در SSc تلفیق گردند، یا اگر واکنش پذیری های بدون اعتبار، برای مثال علیه فیبریلارین یا Th/To گزارش نگردند، عملکرد تشخیصی ممکن است پیشرفت نماید.
نتیجه گیری
ایمونواسی های چندپارامتری بطور وسیعی در عملکرد تشخیصی بیماری های SARD و خصوصا برای IIM و SSc ، که این دو بیماری همراه با طیف وسیعی از آنتی بادی های خود ایمن همراه هستند، معرفی گردید. اما روش IIF باعث شناسایی آنتی بادی های خود ایمن آنتی ژن اختصاصی حتی گاهی در تلفیق با مواد زمینه ای سلولی یا بافتی می شود. در روش IIF آنتی ژن خودایمن ممکن است روی بید ها بصورت نقطه ای یا در غشای سلول های ترانسفکت شده ظاهر گردد. آزمون cell-based اخیراً برای تشخیص آنسفالیت های خود ایمن مناسب نیست. دلیل اصلی معرفی ایمونواسی های چند پارامتری در آزمایشگاه، سخت بودن معتبر سازی آزمایش برای آنتی بادی های خود ایمن نادر و فقدان برنامه کنترل کیفی خارجی در مورد این آنتی بادی های می باشد. واضح است که برای معتبر سازی مناسب، خصوصاً برای موارد کمیاب، تحقیقات وسیعی لازم است. علاوه براین، تعدادی از بیماری های خود ایمن از کمی بودن سطوح آنتی بادی های خود ایمن برای تشخیص و یا پیگیری درمان سود می برند و این موضوع برای تمامی ایمونواسی های چند پارامتری موجود نیست. در آخر، پیشرفت ایمونواسی های چند پارامتری که قادر به اندازه گیری همزمان آنتی بادی های خودایمن با ایزوتوپ های مشخص باشند، در آینده کاربری این آزمون ها در آزمایشگاه های خودایمنی را افزایش خواهد داد.
Reference